ز شعرم ميزنم پُل تا به ديدار
فراسوي جهان، در وَهم، پندار
يکايک واژههاي چامههايم
به سويات ميکند اين راه هموار
غزلهايم همه بوي تو دارند
تويي دشت پُر از گل، بي خَس و خار
در آنجا شادمان دور از هياهو
به درگاهات بيايم مهربانيار
منام مدهوش این رویای زیبا
به خوابی بینهایت، گرچه بیدار
گمانات آشنای آریایی؟
خيالات آشناتر هست صدبار
از مجموعه شعر محمد رضا محسنی، ص 61: http://www.rezamohseni.ir/?page_id=94